مصطفی جوان خوشدل مصطفی در شهریور سال ۵۱ دستگیر شده بود. پیش از آن ساواک دقت و انرژی زیادی برای دستگیریاش به عنوان یک عضو مهم و ارزشمند سازمان صرف کرد. اما به او نرسیده بود چون هر روز خبرش از جایی میآمد. تا بالاخره مصطفی که از مسافرتی برگشته بود با با ورود به خانهای که در رابطه با دستگیری چند نفر از اعضای سازمان لو رفته بوده به دام افتاده و دستگیر میشود. ساواک او را بهعنوان یک عضو مهم و ارزشمند سازمان بهشدت زیر شکنجه برد. اما او بهدقت مراقب بود که اطلاعاتش نزد ساواک لو نرود. دست کم شش بار او را به کمیته مشترک بردند. چون در جریان دستگیریها هربار ردپایی پیدا میشد که انتهای آن به مصطفی ختم میشد. نگهبانان کمیته میگفتند مصطفی بهصورت عضو ثابت کمیته درآمده است. او بهرغم آنکه مدتهای مدید در سلول انفرادی بود، همواره روحیهای شاداب و سرشار داشت. شکنجهگران درمورد او سیاست شکنجه فرسایشی را اعمال میکردند. شکنجهای که انتها ندارد و هر لحظه باید منتظر شکنجه بود. در مدت دو سالی که در زندان بود دائماً به کمیته رفت و آمد داشت. دربازجوئیهایش ونیز در ارتباط با ...