رد شدن به محتوای اصلی

پست‌ها

نمایش پست‌ها از مارس ۲۳, ۲۰۱۹

سید‌علی شایگان

دکتر سید علی شایگان  سید علی شایگان فرزند سید هاشم مولی رهی شیرازی در سال ۱۲۸۰ در شیراز به دنیا آمد.او دوره ابتدایی را در مدرسه شریعت و سپس شعاعیه شهر شیراز گذراند. او با ذکر خاطراتی از این دوران در کتابش در فصل اول چنین می‌نویسد«اگر منظم و به وقت به مدرسه می‌آمدیم و تکالیف شب را که عبارت از نوشتن چند صفحه مشق خط بود انجام می‌دادیم و ناخن‌های خود را روز جمعه می‌گرفتیم که صبح شنبه مورد ایراد نباشیم دیگر غمی نداشتیم زیرا نه معلم و نه مدیر و نه کربلایی علی درصدد آزار و و اذیت ما نبودند. روزهای عید و حتی روزهای عزا برای ما روز تفریح و خوشی بود. عید که جای خود داشت زیرا مدرسه تعطیل می‌شود وگاه گاه مدیر یا یکی از معلمین ما را به گردش می‌برد و تمام روز را در یکی از باغات خارج شهر به سر می بردیم. ولی روزهای عزا هم برای ما بی‌کیفییت نبود چون غالبا تمام روز تعطیل می‌شد. [۱] دوران جوانی وتحصیلات متوسطه و دانشگاهی         شایگان برای ادامه تحصیل راهی تهران می‌شود. پدر شایگان که با دکتر مصدق آشنا بود، سفارش پسرش را به او می‌کند. خانواده شایگان راضی به سفر فرزند خ...

غلامحسین ساعدی

غلامحسین ساعدی و احمد شاملو  غلامحسین ساعدی معروف به گوهرمراد از بزرگ‌ترین نویسندگان معاصر ایرانی در ۱۳ دی ۱۳۱۴ در  تبریز  متولدشد. پدرش علی‌اصغر و مادرش طیبه نام داشت. ساعدی اولین فرزند خانواده بود و یک برادر کوچک‌تر از خود به نام «علی‌اکبر» و یک خواهر به نام «ناهید» داشت. خانواده او از اوضاع مالی مناسبی برخوردار نبود. پدربزرگ مادری او، از  مشروطه  خواهان تبریز بود. [۵] تحصیلات و اوان زندگی او در همان تبریز تحصیلات خود را آغاز کرده و به دبیرستان راه یافت. اولین فعالیت‌های ادبی او نیز از همان زمان آغاز شد و داستان‌هایش در هفته‌نامه دانشجو به چاپ رسید. وی پس از پایان دوران دبیرستان وارد دانشگاه پزشکی تبریز شد. او با درجه پزشکی عمومی از دانشگاه تبریز فارغ‌التحصیل شده و دکترای تخصصی خود را در زمینه روان‌پزشکی در تهران به پایان رسانید. [۶] ساعدی دوران دانشجویی در تبریز را با فعالیت‌های سیاسی و شرکت در جنبش‌های دانشجویی آغاز کرد و با افرادی چون « صمد بهرنگی » دوست همراه شد. وی در همین دوران نوشتن داستان کوتاه را نیز با جدیت بیشتر پی‌گیری کرد. داستان‌های...

منوچهر هزارخانی

دکتر منوچهر هزار خانی هزارخانی دوره ابتدایی را در دبستان نظامی و متوسطه را در دبیرستان فیروزبهرام به پایان رساند و با شرکت در کنکور دانشگاه تهران، برای تحصیل در رشته‌ی دندانپزشکی پذیرفته شد اما پدر  بی ­هیچ علاقه به دندانپزشکی، تحصیل این رشته را برای فرزند نیز مناسب ندانسته و در پاسخ به منوچهر که از او در باره طول سنوات تحصیل در رشته دندانپزشکی سئوال کرده و پنج سال را پاسخ شنیده بود، به شوخی و جدی می­گوید: ” آدم که بیشتر از ۳۲ دندان ندارد، آن وقت حیف نیست که پنج سال از عمر فقط صرف این تعداد دندان شود!! من دلم می­خواهد رشته پزشکی بخوانی و می­فرستمت خارج تا همین رشته را تحصیل کنی“ و منوچهر سال ۱۳۳۱ برای تحصیل رشته پزشکی عازم فرانسه می­شود با آن که به علت آشنایی تازه با مسایل سیاسی زمان مصدق و انگیزه  شرکت در فعالیتها و تظاهرات آن دوران، رغبت چندانی هم  به خروج از ایران ندارد. دکتر هزارخانی طی مصاحبه‌­ای در این باره می­گوید: ” ... دکتر مصدق نخست وزیر بود ما هم طرفدار دولت ملی بودیم یعنی بالقوه اعضای جنبش اپوزیسیون مخالف دولت بودیم... فضای بعد از جنگ هم بود. خو...