رد شدن به محتوای اصلی

مصطفی جوان خوشدل

مصطفی  جوان خوشدل

مصطفی در شهریور سال ۵۱ دستگیر شده بود. پیش از آن ساواک دقت و انرژی زیادی برای دستگیری‌اش به عنوان یک عضو مهم و ارزشمند سازمان صرف کرد. اما به او نرسیده بود چون هر روز خبرش از جایی می‌آمد. تا بالاخره مصطفی که از مسافرتی برگشته بود با با ورود به خانه‌ای که در رابطه با دستگیری چند نفر از اعضای سازمان لو رفته بوده به دام افتاده و دستگیر می‌شود. ساواک او را به‌عنوان یک عضو مهم و ارزشمند سازمان به‌شدت زیر شکنجه برد. اما او به‌دقت مراقب بود که اطلاعاتش نزد ساواک لو نرود.
دست کم شش بار او را به کمیته مشترک بردند. چون در جریان دستگیری‌ها هربار ردپایی پیدا می‌شد که انتهای آن به مصطفی ختم می‌شد. نگهبانان کمیته می‌گفتند مصطفی به‌صورت عضو ثابت کمیته درآمده است. او به‌رغم آن‌که مدتهای مدید در سلول انفرادی بود، همواره روحیه‌ای شاداب و سرشار داشت. شکنجه‌گران درمورد او سیاست شکنجه فرسایشی را اعمال می‌کردند. شکنجه‌ای که انتها ندارد و هر لحظه باید منتظر شکنجه بود.
در مدت دو سالی که در زندان بود دائماً به کمیته رفت و آمد داشت. دربازجوئی‌هایش ونیز در ارتباط با افرادی که به پرونده او مربوط می‌شدند همیشه سعی می‌کرد که با تقبل مسئولیتها، بار دیگران را سبک و کار آنها را راحت کند ودر این رابطه تکیه کلامش به بازجوها این بود که «فلانی کاری نکرده هیچ چیز نمی‌دانسته، من مسئول هستم»
مقاومت مصطفی در زیر شکنجه و حفظ اسرار و اطلاعات و برخوردهای تحقیرآمیزش با بازجوهای ساواک باعث کینه بازجوها نسبت به وی بود. یک روز بازجویش او را زیر مشت و لگد گرفته، گفته بود: «تو را اعدام می‌کنیم» و مصطفی جواب داده بود «تازه به تنها آرزویم می‌رسم» یک روز در کمیته به او ملاقاتی با خانواده‌اش دادند حین ملاقات بازجوها به مادرش گفتند اگر مصطفی ۲ خط بنویسد، فقط ۲ خط او را آزاد می‌کنیم! وبعد یک قلم و کاغذ جلوی مصطفی گذاشتند که بردار و فقط ۲ خط بنویس!، مصطفی در کمال خونسردی جواب داد: «سواد ندارم» که یکمرتبه ساواکیها برآشفته شده و دیوانه‌وار ملاقاتش را قطع کرده و او را بیرون بردند.
مصطفی در زندان
بعد از اتمام دوره بازجوئی مصطفی را به دادگاه بردند و او به اعدام محکوم شد. مدتی را زیر اعدام گذراند. اما بعداً مورد عفو قرار گرفت و محکومیتش به زندان ابد تبدیل شد.[۱]
درسلول، گاه از شدت درد شکنجه به‌خواب می‌رفت و درهمان‌حال «یاحسین، یاحسین» می‌گفت. گاهی که شکنجه‌گران از شکنجه‌کردن او خسته می‌شدند، او را مدتی پشت در نگه می‌داشتند تا صدای شکنجه سایرین را بشنود چرا که می‌دانستند شاهد شکنجه دیگران بودن، به‌مراتب سخت‌تر از شکنجه‌شدن است.[۲]
خود وی دربارهٔ شکنجه گفته‌است:
«اینها آدم را پاک می‌کند. اینها آدم را ارتقاء می‌دهد».
چشمانش در زندان بسیار ضعیف شده بود. او درحالی که مریض بود وتب داشت شکنجه‌اش می‌کردند. یک روز با اصرار یکی از هم سلولی‌هایش قرار شد او را پیش دکتر برد. اما آن روز دکتر رفتن مصطفی تا ظهر طول کشید. وقتی برگشت شکنجه شده و با پاهای خون چکان گفت: ”نگفتم من به این دکترها احتیاج ندارم“ در راه بازجویش او را دیده و به اتاق شکنجه برده بود.[۱]
آخرین بار مصطفی درمهرماه سال ۵۳ به کمیته احضار شدو تا روز تیرباران در ۳۰ فروردین یعنی بیش از ۶ماه را در کمیته گذراند

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

جان بولتون: رژیم ایران هم‌چنان تحت سلطه یک حاکمیت مذهبی افراطی است

جان بولتون جان بولتون مشاور امنیت ملی آمریکا جان بولتون مشاور امنیت ملی آمریکا روز یکشنبه ۱۹اسفند۹۷ در مصاحبه با ای بی‌سی نیوز به تهدید تروریستی از جانب رژیم ایران اشاره کرد و گفت: آنهایی که گفته‌اند تهدید تروریستی از جانب رژیم ایران محو می‌شود و این رژیم مانند همه کشورهای دیگر مجدد یک کشور معمولی خواهد شد، این در مورد رژیم ایران واقعیت نداشته است. آنها هم‌چنان تحت سلطه یک حاکمیت مذهبی افراطی قرار دارند. بولتون همچنین طی پیامی به‌ مناسبت سالگرد  برجام  گفت: امروز سومین سالگرد توافق وحشتناک اتمی رژیم ایران است که به تهران میلیاردها دلار در تسکین تحریم‌ها داد اما به جاه‌طلبیهای هسته‌یی،  آزمایشات موشکی ، حمایت از تروریسم   و توسعه‌طلبی‌ منطقه‌یی  آن پایان نداد. از شما پرزیدنت ترامپ برای پایان دادن به این معامله و اعمال ماکزیمم فشار تشکر می‌کنم. پیش از این جان بولتون مشاور امنیت ملی آمریکا طی پیامی که دوشنبه ۲۲بهمن۹۷ به‌ مناسبت سالگرد انقلاب ضدسطلنتی ارسال کرده بود خطاب به خامنه‌ای گفته بود: به‌خاطر همه گزافه‌گویی‌ها و همه تهدیدات علیه جان رئیس‌جم...

حمله به کوی دانشگاه تهران (۱۸-۲۳ تیر ۱۳۷۸)

حمله به کوی دانشگاه تهران (۱۸-۲۳ تیر ۱۳۷۸)  حمله به کوی دانشگاه تهران در ۱۸ تیر۱۳۷۸  بوقوع پیوست. حمله به کوی دانشگاه تهران یکی از خونین‌ترین سرکوب‌های دانشجویی در تاریخ جنبش دانشجویی ایران به شمار می‌رود. دانشجویان دانشگاه تهران در اعتراض به بسته شدن روزنامه‌ی سلام تجمع کردند. اعتراضات ۱۸ تیر ۱۳۷۸ از ساعت ٩ شب شروع شد، در پی آن مأموران انتظامی و لباس شخصی به کوی دانشگاه تهران حمله کردند که به پنج روز ناآرامی منجر شد. [۱] . ساعت ٩ شب ابتدا تجمعی در کوی در برابر خوابگاه دانشجویان شکل گرفت. به فاصله یک ساعت، تجمعی دیگر مقابل سینمای کوی برگزار شد و به‌هم‌پیوستن این دو تجمع باعث شد جمعیت دانشجویان به بیرون از کوی کشیده شود.   ماجرا به این صورت بود که ساعت ٩ شب ابتدا تجمعی در کوی در برابر خوابگاه دانشجویان شکل گرفت. به فاصله یک ساعت، تجمعی دیگر مقابل سینمای کوی دانشگاه  برگزار شد. با به‌هم‌ پیوستن این دو تجمع اعتراضات دانشجویان به بیرون از کوی کشیده شد. این اعتراضات به خیابان‌‌‌های اطراف دانشگاه تهران و خیابان انقلاب گسترش یافت و تا بیست‌و‌سوم تیر فضای ملت...

مهدی بازرگان

  مهدی بازرگان مهدی بازرگان  (زاده: ۱۲۸۶ - درگذشته: دیماه۱۳۷۳). پدرش حاج عباسقلی بازرگان (تبریزی) از تجار دیندار، روشنفکر و سرشناس زمان خود بود. بازرگان تحصیلات ابتدایی را در مدرسه سلطانیه تهران و متوسطه را در دارالمعلمین مرکزی به پایان رساند و در سال ۱۳۰۶ جزء اولین گروه محصلین ممتاز کشور، برای تحصیل به فرانسه اعزام شد. در سال ۱۳۱۳ پس از ۷ سال تحصیل در فرانسه به کشور بازگشت. در سال ۱۳۱۵ به عنوان اولین دانشیار در دانشکده فنی دانشگاه تهران مشغول به تدریس شد و دو دوره متوالی ریاست دانشکده فنی را به عهده گرفت. در سال ۱۳۳۰، توسط دکتر  مصدق  به ریاست هیئت مدیره و مدیریت عامل شرکت ملی نفت ایران انتخاب شد و با حمایت مردم موفق به خلع ید از انگلیسی‌ها و با همت متخصصین ایرانی موفق به راه‌اندازی و اداره صنایع عظیم نفت شد. در سال ۱۳۳۱ مسئول احداث شبکه لوله‌کشی آب تهران شد و آن را به ثمر رساند. پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، به دلیل اعتراض مکتوب علیه انتخابات مجلس شورای ملی که آن را غیرقانونی می‌دانست، در بهمن ۱۳۳۲ از خدمات دولتی و استادی دانشگاه برکنار شد و تا شانزدهم بهمن...