![]() |
کا نون های شورشی |
کانونهای شورشی نام استراتژی کنونی سازمان مجاهدین خلق برای سرنگونی حکومت ملاهاست. کانون های شورشی یکی از راهبردهای مبارزه با دیکتاتوری است.این استراتژی از برخی جهات شبیه به استراتژی یی است که ارنستو چه گوارا برای اولین بار در انقلاب کوبا مطرح کرد.
چه گوارا بر این باور بود که «یک نیروی نامنظم با همه کوچکیاش با روشهای خاص خود میتواند بر ارتشی منظم پیروز شود».[۱] این جمله پایه و اساس تئوری چهگوارا را تشکیل میدهد.
چهگوارا برای نیروی کوچک با عنوان یک «کانون شورشی» مزایایی برمیشمارد، از جمله این که توان تحرک بالا دارد، نیروهای منظم ارتش مانند نیروی هوایی بر آن چیرگی ندارد و نهایتاً این که با ضرباتی که به دشمن وارد میکند، دشمن را به ستوه میآورد و دشمن را یا مجبور به عقب نشینی و یا تغییر تاکتیک میکند.
در نبرد آزادسازی کوبا ابتدا نیروهای انقلابی در منطقه سیئرا مائسترا توانستند با ایجاد کانونهای شورشی و چریکی این منطقه را بدست بگیرند،این كانونهای شورشی به دلیل برخورداری از توان تحرك بالا؛ با ضرباتی که به ارتش دولتی وارد آوردند؛ باعث شدند ارتش باتیستا از پاسگاههایی که در سیئرامائسترا داشت عقب نشینی کند و در نتیجه اجباراً منطقهی وسیعی را تحت اختیار شورشیان رها کرد.[۲] و نیروهای انقلابی از همین منطقه دولت دیکتاتوری باتیستا را سرنگون کردند.
در زمانی که چهگوارا در کوبا میجنگید، تجربهاش ایجاد یک پایگاه کوچک بود؛ بعد پیشروی و آزاد سازی شهرهای کوچک و بعد از این طریق شهرهای بزرگ را آزاد کند، آزاد سازی سانتاکلارا نمونهای از این تجربه است.
تجربهی انقلاب كوبا را چه گوارا، در نظریه كانونهای شورشی تئوریزه كرد، خلاصه این نظریه این بودكه اگر زمینهی انقلاب دركشوری آماده باشد و تودههای مردم حاكمیت را نخواهند، تعدادی عنصر از جان گذشته كه او نام كانونهای شورشی را برآن مینهاد، برای سرنگون كردن دیكتاتوری كافی است.
نظرات
ارسال یک نظر