![]() |
محمدعلی حا ج آقایی |
حاج آقایی اولین بار در سال۱۳۶۲ به دلیل آشنایی با سازمان مجاهدین خلق دستگیر و به ۵ سال زندان محکوم شد. در حالی که دو فرزند او بهدلیل بیماری در آستانه مرگ و مبتلا به دردی بودند که از میان هر چند میلیون، نصیب یک نفر میشود. یکی از همبندان وی نوشته است: «این پدر بعد از دستگیری به همسرش گفت همه سرمایه و سرپناه را بفروشد و بچهها را درمان کند. آنها خانه را فروختند؛ زمین را به آسمان دوختند، همه اندوختهها را سوختند؛ اما مشکل بیماری کودکان حل نشد. آخرین پاسخ پزشکان این بود،که بچهها تا ۱۸سالگی فلج میشوند و بعد میمیرند.» محمدعلی بعد از پایان محکومیتش در سال ۶۷ آزاد شد ولی پس از مدتی، فرزندانش جان باختند.[۱]
دستگیری مجدد
حاجآقایی در جریان قیام ۸۸ مجددا دستگیر شد. قاضی مقیسهای در ٢٧ شهریور ماه ۱۳۸۸ [۳] پرونده وی را به قرارگاه اشرف ربط داد و گفت او باید اعدام شود، مگر آنکه در تلویزیون بگوید که جاسوس اسراییل بوده و پول از آمریکا میگرفته و خط «نفاق» را پیش میبرده... محمد مقیسهای، محمدعلی را با عنوان محارب به اعدام محکوم کرد. دادگاه تجدیدنظر ۱۰اردیبهشت، این حکم را تأیید کرد. سپس معلوم شد وکیل پرونده در طول مراحل دادرسی حتی اجازه مطالعه پرونده را نداشته و در جریان قضایای محکمه و حکم تجدیدنظر هم نبوده است. وکیل پرونده گفت این قدر میداند که حاج آقایی هم مانند علی صارمی و جعفر کاظمی محارب خوانده شده. اما نمیداندم موکلم در کدام حرب شرکت داشته![۱]
وکیل محمدعلی گفت اقرار موجود در پرونده، مبنی بر سفر وی به عراق را مبنای اتهام محاربه و حکم اعدام ذکر کردهاند، وی افزود: «کارشناسان پرونده گفتهاند که این فرد به دلیل سن بالا ازسوی سازمان مجاهدین خلق اخراج شده و توانایی فعالیت با این سازمان را نداشه، اما در صدور حکم به نظریه کارشناسی کارشناسان خود نیز توجهی نکردهاند و مبنا را محکومیت سابق او قرار دادهاند. این در حالیست که سابقه کیفری نمیتواند مصداق جرم و محاربه قرار گیرد و کسی که محکومیت خود را گذرانده و آزاد شده و سالها بدون هیچ فعالیتی فقط به زندگی خود پرداخته، اکنون در تجمعی بازداشت میشود و بر مبنای همان محکومیت و فعالیت سابق، محکوم به محاربه میشود. این مساله از نظر قانونی ایراد دارد.»[۴]
دادستاني و خبرگزاري رسمي حكومتی, جرائم وی را سفر به قرارگاه اشرف ، تشويق و سمت دادن فرزندان و بستگان خود به اشرف, تبليغ و فعاليت در خيابانها و مساجد در جريان قيام, فيلمبرداري و عکسبرداري از تجمعات خيابان انقلاب و ميدان آزادي, مصاحبه با خانوادههاي مجاهدان اشرف و جمع آوري كمكهاي مالي براي مجاهدين ذكر كرده بود.[۵]
همچنین بر اساس بیانیه دادستانی تهران وی متهم به «توزیع تصاویر و پلاکارد» مربوط به سازمان مجاهدین خلق، «تهیه تصویر و فیلم از درگیریها و نیز سر دادن شعار» شدند.
نظرات
ارسال یک نظر