هژمونی زنان در سازمان مجاهدین خلق ایران |
کلمه هژونی در فرهنگ لغات[۱] با معانی فرادستی، سلطه گری، سلطه، (به فرانسوی: hégémonie) مفهومی است برای توصیف و توضیحِ نفوذ و تسلط یک گروهِ اجتماعی بر گروهی دیگر. چنانکه گروهِ مسلط (فرادست) درجه ای از رضایت گروهِ تحتِ سلطه (فرودست) را به دست میآورد و با «تسلط داشتن به دلیلِ زورِ صِرف»، فرق دارد.
این واژه در انقلاب درونی سازمان مجاهدین خلق ایران تحولی بنیادین ایجاد کرد.
تا پیش برقراری هژمونی زنان در سازمان مجاهدین خلق ایران، بالاترین نهاد تصمیمگیرنده در سازمان مجاهدین «دفتر سیاسی» بشمار میرفت که مسئول اول آن آقای مسعود رجوی بود. اساسیترین تغییر این بود، که مسعود رجوی بر اساس نگرشی که از منظر مجاهدین ضد استثمار جنسي و ضرورت مبارزه در آن مرحله محسوب میشد،«برای اولین بار در تاریخ جنبشهای مقاومت» از رهبری سازمان محوری مقاومت کناره گیری کرد و هدایت آنرا به یکی از اعضای زن سازمان مجاهدین یعنی، مریم رجوی واگذار کرد. بدنبال آن با معرفی شورای رهبری مجاهدین که تماماً متشکل از زنان بود، دفتر سیاسی نیز ملغی اعلام شد و ارگان «شورای رهبری» مسئولیت هدایت جنبش را در تمامی سطوح فرماندهی سیاسی_ نظامی و تشکیلاتی به عهده گرفت.
تا سال ۱۳۹۳ هدایت و رهبری جنبش به عهده شورای رهبری مجاهدین بود. اما پس از حملات متعدد نیروهای عراقی به قرارگاه اشرف که مقر اصلی سازمان مجاهدین خلق بود، و بخصوص حمله ۱۹ فروردین در سال ۱۳۹۰ و پس از اینکه زنان مجاهد در صف مقدم نبرد صلاحیتهای بیسابقهای از خود نشان دادند خانم مریم رجوی طی پیامی در تاریخ ۲۶ مهر ۱۳۹۳ به مسئول اول وقت مجاهدین خانم زهره اخیانی خواهان تشکیل شورای مرکزی متشکل از هزار زن مجاهد بجای شوریا رهبری شد:
پیام خانم مریم رجوی به مسئول اول مجاهدین خانم زهره اخیانی:
«بیاد دارید که پس از حملة ۱۹ فروردین به اشرف، به داستان هزار زن قهرمان در اشرف اشاره کردم و به آزمایشهای شگفتی که آنها دریک دهه از سرگذراندند. گفتم که:
«ثابت شد که این زنان، نیروی پیشتاز و نیروی تغییر، جواهراتِ بیهمتا و گنجینة فناناپذیر کارزار صدسالة ملت ایران برای آزادی و تضمین پیروزی هستند. بهخصوص صحبت در بارة خواهران شهیدمان و همه این هزار زن قهرمان در اشرف را میگذارم برای بعد. چون واقعاً بحث جداگانهای است و در یک دهة گذشته، آزمایشهای شگفتی را از سرگذراندند…این موضوع، نتایج خاص خود را دارد که به نظر من تمامی ساختار مجاهدین و ارتش آزادی را درمینوردد… در قدم بعد در زمان انتخاب خودت به عنوان مسئول اول در شهریور ۱۳۹۰، قول دادید که تا دورة ۲ ساله بعدی یعنی تا شهریور ۱۳۹۲ شورای مرکزی مرکب از هزار زن قهرمان را که تداعی کننده «هزار اشرف» است، یک به یک با رأی صلاحیت و به اتفاق آرا انتخاب و اعلام کنید. بهنظر من، قبل از هر چیز، این نیاز ضروری و حیاتی پیشرفت جنبش انقلابی و سرنگونی در داخل ایران است…حالا امروز من میخواهم دوباره قولی را که در سال ۹۰ با انتخاب مسئول اول جدید دربارهٔ برپا کردن شورای مرکزی، همان هزار زن قهرمان به موازات هزار اشرف را داده بودید از یاد نبرید و شروع به اجرا و انجام آن بکنید. کارتان البته باید دقیق و عمیق باشد و شتابی در کار نیست.دلم میخواست این کار را میتوانستید در آغاز پنجاهمین سال تأسیس سازمان انجام بدهید اما تا پنجاهمین سالگرد در شهریور ۹۴ هم، دیر نیست…»[۲]
پس از این بود که در ساختار تشکیلاتی سازمان مجاهدین خلق تحولی دیگر ایجاد شد و شورای رهبری که تا این نقطه صلاحیتهای خود را در همه زمینههای نبرد بارز کرده بود به شورای مرکزی مجاهدین با عضویت هزار زن مجاهد تبدیل شده و گسترش یافت.
نظرات
ارسال یک نظر