![]() |
رسول مشکین فام |
عبدالرسول مشکینفام در سال۱۳۲۵ در شیراز به دنیا آمد و سپس به تهران آمد و در دانشکده کشاورزی کرج مشغول تحصیل گردید. دراین ایام به عضویت سازمان مجاهدین خلق ایران درآمد. او از کادرهای اعزامی به فلسطین بود. درجریان دستگیریهای گسترده سال ۱۳۵۰ به همراه کادر مرگزی سازمان دستگیر شد. وسرانجام در ۴ خرداد ۱۳۵۱ تیرباران شد.[۱]
رسول مشکینفام در سال ۱۳۲۵ در شیراز به دنیا آمد و دوران دبستان و دبیرستان را در همان شهر سپری کرد. طی سالهای ۱۳۴۰ تا ۱۳۴۲ که رسول آخرین سالهای دبیرستان را میگذراند، از نزدیک شاهد ماجرای سرکوبی قیام عشایر فارس بود. (بعدها سازمان از تجارب و دستاوردهای او در تماس و رابطه نزدیک با روستاییان و عشایر فارس بهره بسیار برد)
رسول در دانشکده کشاورزی کرج مشغول تحصیل شد و از همین زمان توانست با سازمان ارتباط برقرار کند. در پایان تحصیلاتش به سربازی رفت و از دو سال دوران سربازی در کردستان حداکثر استفاده را به منظور انجام تحقیقات گستردهای دربارهٔ تاریخچه و سوابق جنبش مسلحانه کردستان بهعمل آورد و تحقیقاتش را در زمینه تأثیر اصلاحات ارضی شاه بر روستاهای ایران تکمیل کرد. در زمرهٴ خدمات رسول مشکینفام، تحقیقات او دربارهٔ روستاهای ایران است. رسول ماهها از نزدیک با مردم محروم این مناطق زندگی کرد و رنجها و مرارتهای روستاییان را بررسی نمود. کتاب «روستا و انقلاب سفید» ثمرهٴ تحقیقات ارزندهٴ اوست.[۲]
رسول مشکینفام میگفت:
«از مرگ نمیترسم»
و این امر بارها در عمل او ثابت شد. خود نیز پیشنهاد کار و عمل را میداد و قبل از همه داوطلب میشد. از طرف سازمان به مناطق خلیج فرستاده شد.
سال ۴۸ عده ای از افراد سازمان از دوبی به فلسطین عازم بودند، که آنها را به عنوان قاچاقچی دستگیر کردند؛ و با هواپیما به ایران فرستادند. در همین حین رسول با چند نفر از دوستانش از فلسطین به دبی رفتند و با هواپیما دوستانشان را در آسمان ربودند و به عراق بردند. دولت وقت عراق به آنها بدبین شد تا اینکه سازمان الفتح فلسطین عراق اعلام کرد که آنها نفوذی نیستند. پس آز آزادی آنها عازم فلسطین میشوند.[۳]
مشکینفام در دو پایگاه (در اردن و سوریه) دوره آموزشی نظامی چریکی را طی کرد و پس از مدتی، از طریق ترکیه، به ایران بازگشت.[۴]
نظرات
ارسال یک نظر