![]() |
محمد فرخی یزدی |
میرزا محمد فرخی یزدی (تاج الشعرا) ترانهسرای پیشوای آزادی (۱۲۶۸–۲۵ مهر ۱۳۱۸)، شاعر و روزنامهنگار آزادیخواه و دموکرات بعدازمشروطیت است.[۱] پدرش محمدابراهیم سمسار یزدی بود. فرخی در یزد بدنیا آمد و علوم مقدماتی را نیزدر آنجا فرا گرفت. چندی در مکتب خانه و مدتی در مدرسه مرسلین انگلیسی یزد، به تحصیل پرداخت و فارسی و مقدمات عربی را آموخت.[۲] وی در ۱۵ سالگی به دلیل اشعاری که علیه مدرسان و مدیران مدرسه مرسلین یزد میسرود، از مدرسه اخراج شد.[۳] اوسردبیر نشریات زیادی ازجمله نشریه طوفانبود. فرخی یزدی شاعری را از کودکی آغاز کرد و شعرش متأثر از اشعار سعدی و مسعود سعد سلمان است.[۴] و در اشعارش از طبقات محروم جامعه دفاع میکرد. سخن و شعر فرخی در فرمی کلاسیک، دارای مفهومی انقلابی است و مدافع حقوق رنجبران، دهقانان و کارگران است.[۵] او در غزل سرایی تحول چشمگیری به وجود آورد و اندیشههای ضد استبدادی و حمایتش از طبقات محروم جامعه و ارزشهای سیاسی، اجتماعی و انسانی،را در آثار خود منعکس کردهاست.[۶]فرخی یزدی در سال ۱۲۸۹و در زمان احمدشاه قاجار، شعری دربارهٔ ظلمها و فجایع حاکم وقت یزد- ضیغمالدوله- سرود و رفتار ستمگرانه او را افشا کرد.[۷] به دستور ضیغمالدوله لبهایش را دوختند و اورا به زندان افکندند.[۸]او همچنین نماینده مردم یزد در دوره هفتم مجلس شورای ملی بود. فرخی در زندان قصر کشته شد. مدفن او نامعلوم است.[
زندگی
فرّخی یزدی، با نام اصلی میرزا محمد، فرزند محمد ابراهیم سمسارزاده یزدی بود که در سال ۱۲۶۸شمسی در یزد بدنیا آمد.
محمد از همان کودکی یتیم شد وبا درد و رنج آشنا گشت. او از کودکی به کار در دکان نانوایی میپرداخت و با بردن نان به در خانههای اعیان و تجار به آنجا رفت و آمد داشت. فرخی از نزدیک، شاهد سختی و مشکلات زندگی اطرافیان خود بود و با لمس این رنجها افکار انقلابی خود را به نظم کشید.
فرخی در اوایل پیدایش مشروطیت از آزادیخواهان یزد گردید.
فرخی تا پایان عمر ازدواج نکردو خودرا در بند خانواده نکرد
|
نظرات
ارسال یک نظر